یکی از دوستان جایی نوشته بود :
"خدای عزیزم،
وقتی دیشب گفتم زندگی از این بدتر نمیشه.
این جمله یک نق زدن معمولی بود نه یک دعوت به مبارزه و چالش!
زیاد جدی نگیر "
پ.ن : دیدیم خیلی خیلی راست میگه....
پ.ن 2: گاهی وقتها فرق نق زدن ساده و یه چالش سنگین را نمی دانیم!
اقلیت
کبریای توبه را بشکن! پشیمانی بس است
از جواهرخانه ی خالی نگهبانی بس است
ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد! مسلمانی بس است
یوسف از تعبیرخواب مصریان دلسردشد
هفتصد سال است می بارد! فراوانی بس است
نسل پشتِ نسل تنها امتحان پس می دهیم
دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است
بر سر خوان تو تنها کفر نعمت می کنیم!
سفره ات را جمع کن ای عشق! مهمانی بس است!
فاضل نظری
سلام
وقتی امپراطوری سفید زمستان با همه ی شوکت بی نهایش بر آن سبزه ی تازه جوانه زده ای که خاتون آن را لب حوض آبی گذاشته است سقوط می کند
تنها و تنها یک پیغام دارد:
"می شود دوباره آغاز کرد"
به امید آغاز های پر امیدتان