سلام
امروز(23/05) تولد افراد زیادیه
یکیش داداش خودم
تولدت مبارک داداشی
سلام
یادتون هست چند وقت پیش گفتم
یکی از پسر دایی هام با یکی دیگه از دختر دایی هام ازدواج کردن؟
دیشب اومدن و کارت جشن عروسیشون را آوردند
متن کارت خیلی خیلی بهم چسبید گفتم شما هم بی نصیب نمونید
در پارک علم وفناوری یزد یه دوره گذاشته بودند تحت عنوان "...." من با اکراه در این نشست تخصصی شرکت کردم کم کم داشت خوابم می برد که اون آقای ارائه دهنده گفت:
دوستان می دونید فرق بین "رئیس" و "مدیر" چیه؟
یه همهمه ای بین افراد افتاد و بعد اون آقای ارائه دهنده بادی در غبغب مبارک انداختند و با جدیت مثال زدنی فرمودند:
"رئیس" ریاست می کند اما " مدیر" در اصل " م-د-ی-ر-ی-ت" می کند
آنچنان کلمات مدیریت را بلند و بخش بخش تلفظ کرد که من و تمام حضار قانع شدیم.
پ.ن: در کل دوره ی ارشد (مدیریت استراتژیک) هیچ استادی من را اینجور قانع نکرده بود!
سلام
امروز میان بازرسی برای دفتر..... (دفتری که سابقا درآن کار می کردم)
مدیرعامل زنگ من زدند و گفتند :"شما هم با توجه به سوابقت حضور داشته باش"
من هم گفتم باشه و کت وشلوار را پوشیدم و خودم را رسوندم دفتر و با اعضای دفتر همه چیز را چک کردیم که مشکل خاصی وجود نداشته باشد مدارک و قرارداد و ...
وقتی همه چیز (نسبتا) مرتب بود یه نفس را حت کشیدیم و منتظر بودیم تا بازرس بیاد و ...
پ.ن1 : به خودم گفتم که لازمه یه نگاهی هم به "دفتر" اعمال و کارهایم بندازم تا یه زمانی اگه بازرس اومد مشکل خاصی توی پرونده ما وجود نداشته باشد
پ.ن2: حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَکْبَر
از پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) نقل شده است: پیش از آنکه به حساب شما برسند خود به حساب خویش برسید، و قبل از آنکه مورد سنجش قرار گیرید خویشتن را بسنجید، و خود را براى رستاخیز بزرگ آماده کنید. (مطالعه بیشتر )
پ.ن3 : یه نگاهی به تنها قراردادی که امضا کردیم بیاندازیم "أَلست بربّکم قالوا بلی"
سلام
یکی از ویژگی های آهنگ های "رضا صادقی" این هست که طرف مقابل هیچ وقت " نفرین" نمی شود هرچند ممکنه خیلی خیلی " بد " هستند و این یعنی عشق یه عشق حقیقی ...
پ.ن: آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت / عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت
پ.ن2 : محسن چاوشی را هم دوست دارم بویژه اینکه تمام قد در برابر دفاع از مردم غزه ایستاده است اما در آهنگ های "مردم آزار" و یا "خیانت"و... اثری از عشق صادقانه ی رضا نیست.
پ.ن3: منظور از این مطالب اینست که عاشق واقعی همیشه از عشقش حمایت می کنه و تقصیرات را گردن طرف مقابل نمی اندازه!(دوستان از تحلیل های لایه ای و عمقی جدا خودداری فرمایند!)
تهمت آبرو
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی *** کو رفیق رازداری! کو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت *** شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد *** غنچهای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره ماند *** دورباد از خرمن ایمان عاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت *** کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
من کجا و جرأت بوسیدن لبهای تو *** آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی
فاضل نظری
سلام
خدا خیلی دوستمون داره!
گاهی وقتها بهمون میگه : " حالیته...!!!"
باید مواظب حرفها ، کارها و حتی افکارمون باشیم
و به خودمون بگیم " فلان بن فلان .... حالیته...!!!"
پ.ن : وای به روزی که نشانه های حضور خدا قطع بشه و یا دیگه اون ها را نبینیم و نشنویم و...
پ.ن2: دیروز خدا بهمون گفت : " حالیته...!!!" ما مهم گفتیم : " خدایا غلط کردیم ... "
وقتی تصور کردیم خودمون و برنامه هامون بر همه ی برنامه های دیگه اولویت داره و اسم اونها را گذاشتیم عقلانیت.... اونوقت بود که "تدبیر خدا" بر "عقلانیت ما" لبخند زد"
سلام
برای آقایون و خانم هایی که می گویند فلسطین به ما چه؟
یک پاسخ مشخص و عقلانی : " خطها مقدمند"
یعنی اینکه دشمنی رژیم صهیونیستی اثبات شده است.
اگه امروز غزه را بگیرند فردا فکر"....." دارند
پ.ن: یادتان باشد در نظام صهیونیستی یک نوع شهروند بیشتر نداریم ؛ بقیه افراد اصلا شهروند نیستند
نمونه آن یاسر عرفات ،با اینکه سازش کرده بود سرنوشتی جز ترور خاموش در انتظارش نبود.
گاهی یادم میرودکه
دوستانی بهتراز باران دارم
که بایدگاه گاهی یادشان کنم ...
آن لحظه هارا به حساب "بی حالی" بگذار نه "بی وفایی" ...
سلام
این طرح را دیدم یاد این متن از خودم افتادم:
پ.ن : می دانم زیاد با مطالب و اخلاقیات من همخوانی ندارد اما هست دیگر...
تمام صحنه های کشتارمردم مظلوم عزه و جنون صهیونیستها را می بینم
بارهاوبارها می بینم
بغض هایم را فرو می دهم
و سعی برعمیق کردن کینه خودنسبت به دشمن دارم
مطمئن هستم این کینه به درد خواهد خورد
درد عشقی کشیدهام که مپرس *** زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار *** دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش *** میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش ***سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی *** لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش *** رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق *** به مقامی رسیدهام که مپرس
سلام
با دقت بخوانید :
یَا مَنْ خَلَقَنِی وَ سَوَّانِی یَا مَنْ رَزَقَنِی وَ رَبَّانِی یَا مَنْ أَطْعَمَنِی وَ سَقَانِی یَا مَنْ قَرَّبَنِی وَ أَدْنَانِی یَا مَنْ عَصَمَنِی وَ کَفَانِی یَا مَنْ حَفِظَنِی وَ کَلانِی یَا مَنْ أَعَزَّنِی وَ أَغْنَانِی یَا مَنْ وَفَّقَنِی وَ هَدَانِی یَا مَنْ آنَسَنِی وَ آوَانِی یَا مَنْ أَمَاتَنِی وَ أَحْیَانِی
سلام
با دقت بخوانید
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا سَتَّارُ یَا غَفَّارُ یَا قَهَّارُ یَا جَبَّارُ یَا صَبَّارُ یَا بَارُّ یَا مُخْتَارُ یَا فَتَّاحُ یَا نَفَّاحُ یَا مُرْتَاحُ
سلام
خواهشمند است کلمات را با دقت بخوانید
یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ
یاعلی(ع) دستانم خالیست
بار
گناهانم بر روی شانه هایم سنگینی می کند
مگر
شما "پدر" تمام یتیمان نیستید؟
دست
این فرزند خطاکار را بگیر
ایها
الامیر...
من و داستان نا تمام "تو" که در قاب بی نهایت زندگی ام مانده ای
مرا با موسیقی سکوتت سحر کرده ای
"بی رحمِ باوفا"
سلام
مادرم: این ها چیه روی دیوار اتاقت نقاشی کرده ای؟
من: خودم را تزیین کرده ام !
مادرم: تو هم دیوانه ای
من: این اخلاق من است ، شما که خوب پسرتان را می شناسید
مادرم: مگر دیوانه ها را هم می شود شناخت؟
من : دیوانه ها مثل عاقل ها آدم های پیچیده ای نیستند می شود راحت شناختشان؛ مثل من
مادرم : اما تو خیلی پیچیده ای!
من : دیوانه هم هستم؟
مادرم : دیوانه ای پیچیده؛ شاید هم دیوانه زنجیری!
من : یعنی پسر بزرگتان دیوانه ای زنجیری است؟
مادرم: بله اما زنجیری از جنس عقل!
مادرم: توکل کن
مادرم: خدا ببین
مادرم: آنوقت می شوی یه دیوانه درست و حسابی!
مادرم : .....
پ.ن: کم کم دارم مطمئن می شوم که مادرم "عارفی فیلسوف" هستند
برای خوشبخت بودن، فرش قرمز لازم نیست.
دفتری پر از ورق، نمره بیست، یا اسکناس های دویست، لازم نیست.
لباس زربفت، لازم نیست.
به خداقسم لازم نیست!
نیازی به فریاد حوادث نیست.
موسیقی باران، برای دلخوشی کافیست.
سلامی به پدر، نگاهی به خواهر کافیست.
برای خوشبخت بودن، آغوش گرم یک مادر کافیست.
سواری روی موج خیال، نشستن کنار یادگاریها، رفتن میان خاطره ها کافیست.
برای خوشبخت بودن، یک احساس کوچک خوشبختی کافیست...!
نیست؟!
برگرفته از : ahoora.blog.ir
سلام
به نظر شما می شود می شود آزمون ها را هم گول زد؟
نتیجه آزمون دکتر فیل مک گرا ( لینک آزمون ) :
"شما 43 امتیاز کسب کردهاید، بنابراین: