تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد
\

تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد

  • Instagram
تا انتها حضور...

سلام

بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی
به خاطر بغضی که در گلو داری
یا به خاطر بغضی که از شنیدن
حرفهای تو در گلو شکل می گیرد
اما اینها دلیل نمی شود که نگویی
" من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد...
پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن
تا فریادهایم را بشنوی...

"زمزمه" هایت را دوست دارم
درست است که گوش سنگینی دارم
اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم
شاید بپذیرم و شاید ...

اما به "تو" قول می دهم که
خوب بشنوم...

م.ع.ر.ط
Mart.emba@gmail.com

بایگانی

پیوندهای روزانه

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ

۷

به کجایِ دل معشوق ...

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ

سلام
در پاسخ به اهورا :

فقط معشوق ها می دانند

به کجایِ دل عاشق شلیک کنند

تا دردِ عـشـق دیگر بهبود نیابد ....

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۸
دانشجوی کلاس اول دبستان

اهورا

به کجایِ دل معشوق

درد عشق

نجواها  (۷)

فک کنم گشنگی فشار آورده! ربطشو به بوی خون نمیفهمم!!
پاسخ:
سلام

خب مشکل از خون نیست
مشکل از حس بویایی شماست
۱۰ آذر ۹۳ ، ۱۶:۳۲ کمی بودن ...
عشق به خداکه جدا!!!

همین زمینی رومیگم...
پاسخ:
سلام

اون عشق هم حتما یه چیزایی داره؟؟؟

وگرنه این همه عاشق و معشوق بیکار نبودند که بیاند عاشق و معشوق شوند!!!
چقدر پرمغز....وزین ......
به به من وتو دوفیلسوف زاده ی شاعرو عاشق
چه شود.....
پاسخ:
سلام

بعلهههههه

فرض کن سقراط و افلاطون و ملاصدرا

جلوی من و شما زانو زدند و درس پس می دهند

من هم هی ازشون امتحانای سخت سخت می گیرم :-)
۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۹:۴۱ بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
عشق واقعی داستانش دگر است...حق باشماست...فکر میکردم این پست به عشق زمینی مربوطه چون اگر عشق زمینی مرتبه پایین(عشق هایی کز پی رنگی بود وگرنه روی زمین کم نیستن عشق های خدایی)اینطور نیست قصه شون ...
در عشق حقیقی محاله عاشق و معشوق هر دو ذوب در عشق نباشن...
حق باشماست...
پاسخ:
سلام
برای این که این متن شامل حال افرادی مثل من که به عشق دنیایی بسنده کرده اند بشود
عبارت تصحیح شد.

ممنون از حضورتون
منم به شدت با این پست مخالف و با "بگذار گمنام بمانم" موافقم
به قول شاعر:

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

پاسخ:
سلام

من هم به شدت با "بکذار گمنام بمانم" و "شما" موافقم

اما همانطور که توضیح دادم فرقی بین عاشق و معشوق نیست

با این حال تصحیح شد برای عشق های دنیایی
۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۸:۴۸ بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
نع
این معشوقه که ازپا در آورده عاشق رو
میدونید که معشوق لزوما دل به عاشق نباخته!؟
تا دلبری از معشوق باشد
این عاشق است که کارش زارست
پاسخ:
سلام

مگر جز این است

که خداوندگار هم عاشق است هم معشوق ...

پس در عشق واقعی عاشق و معشوق هر دو بر محور عشق می گردند

و هر دو در عشق ذوب شده و  مس وجودشان طلا خواهد شد.

پ.ن : البته کلام شما در ابتدا راه عشق صحیح می باشد ( مانند داستان یوسف و زلیخا- لیلی و مجنون و...)
اما پایان عشق چیز دیگری است ( مانند داستان زلیخا و یوسف - مجنون و لیلی و ...) 
۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۸:۰۱ کمی بودن ...
انقدبدم ازعشق میاد.....
پاسخ:
سلام

جسارتا اگه درست متوجه شده باشم

کسی که از عشق بدش بیاید باید از خودش بدش بیاید 

در اصل نوعی کفر گویی است.

درست است بعضی از نااهلان اسم عشق را لکه دار کرده اند (اسم را نه اصل را)

اما باید بدانیم که عشق ریشه ای خدایی دارد ...

نجوا کردن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">