تعریف تو از عقل همان بود که باید
عقلی که نمیخواست سر عقل بیاید
یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید
از گریهی بر خویشتن و خندهی دشمن
جانکاهتر، آهیست که از دوست برآید
کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم
در فکر چراغیست که از من برباید
با آن که مرا از دل خود راند، بگویید
ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید
فاضل نظری
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم
ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم
سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
با چنین گنج که شد خازن او روح امین
به گدایی به در خانه شاه آمدهایم
لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست
که در این بحر کرم غرق گناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که به دیوان عمل نامه سیاه آمدهایم
حافظ این خرقه پشمینه مینداز که ما
از پی قافله با آتش آه آمدهایم
سلام
"اینجا" یعنی جایی که "من" هستم
و "آنجا" یعنی جایی که خبری از "من" نیست
اگر "من" همه جا باشم دیگر فرقی بین "اینجا" و "آنجا" نمی کنه!
همه ی خبرها در "آنجا" هست زیرا "اینجا" را "من" با منیت هایم پر کرده ام
و دیگر فضایی برای " رشد" [لینک] ندارم
اگر خود را از "من" بودن خالی کنم
همه جا "آنجا"ست
جایی که خدا هست ...
سلام
پرسپولیس در اوایل فصل جایگاه خوبی در جدول نداشت ( حدودا آخرهای جدول بود)
اما با سعی و برنامه ریزی تونست در هفته ی آخر جزء دو تیم مدعی قهرمانی بود
وقتی بازی را برد اما به دلیل تفاضل گل نتونست قهرمان شود گریه های بازیکنان معنای خاصی داشت!
استقلال تهران که مدت زیادی صدر جدول بود نتواست اختلاف امتیاز خود را حفظ کنه و کم کم تیم های دیگه به صدر جدول نزدیک شدند و با اشتباهات استقلالی ها طوری شد که در آخرین هفته اصلا امیدی به قهرمانی نداشتند!
و اما استقلال خوزستان با تکیه به بازیکنان جوان و بومی خود توانست یک روند رو به رشد ثابتی داشته باشه و در آخر هم قهرمان شد!
حالا یه سوال ساده : " ما قراره در آخرین لحظه های زندگیمون چگونه باشیم؟ "
امید به قهرمانی؟ نا امید؟ در فکر سقوط به رده پایین تر؟ و ...
سلام خاتونم
چند وقت پیش یکی از بهترین دوستانم تماس گرفت و ازم پرسید
"که توی خواستگاری چه سوال هایی می پرسند؟"
بعد از چند روز تماس گرفت که " معیار صداق کردن چیه؟!!؟"
بعد یه هفته تماس گرفت که " کجا باید نامه برای پزشکی بگیریم؟"
و من منتظرم که نیمه شعبان ...
امروز هم یکی از بزرگواران که می شناختم و صفت " معلم" را براشون بکار می بردم خبر ازدواجشون را بهم دادند و ...
خیلی خوشحالم ، در این روزهای سخت ، خبرهایی به آدم می رسه که روح خسته ی تنها را شاد کنه.
سوال : خاتونم! آیا هستند افرادی که از ازدواج ما اینقدر مشعوف و خوشحال شوند
پ.ن ۱: چرا همیشه ناراحتی هامون را به نمایش بگذاریم و خوشحالی را پنهون کنیم.
پ.ن ۲: این مطلب به دلیل پ.ن۱ بدون رمز و در صفحه اصلی به نمایش گذاشته شد.
پ.ن ۳: برای همه زوج های جوان و تازه مزدوج شده ها دعا کنید.
پ.ن ۴: زوج های جوان هم در حق همه (!!!) دعا فرمایند.
خواهر گرامی و برادر عزیزم
سلام
دریا برای شنا کردن مناسبه
اصلا خیلی حال می ده
یه جورایی روح و جسم آدم را تازه می کنه
یادت باشه خودم بهت گفتم که ...
آب دریا شور هست
و نه تنها به درد زندگی نمی خوره
بلکه ممکن هست موجب مرگ شما شود
تو زندگیت دنبال آب شیرین باش
حتی به اندازه جرعه ای ...
[به حلالِ خدا ، حتی کم قانع باش]
پ.ن : زحمت مرتبط کردن کردن بحث با ازدواج ، ساده زیستی، کالای ایرانی و.. . بماند بر عهده مخاطب!
داستان عشقی که از اهل البیت شروع می شود
با اهل البیت پیش می رود
و با اهل البیت نیز تمام می شود
نامیرا را می توان داستان عشق "ربیع" به "سلیمه" دانست
اما در اصل
داستان عشق " ربیع و سلیمه" به امام حسین علیه السلام هست
شخصیت های داستان زیاد هستند
اما فقط
عاشقان "رستگار" شدند.
پ.ن : تمام قد، از بزرگواری که کتاب را به من هدیه داد سپاسگزارم، ان شاءالله خیر دو دنیا نصیبش گردیده، همیشه مورد عنایات خاصه اهل البیت باشد.
پ.ن ۲: این کتاب " باید" هدیه داده شود و " باید" خوانده شود ...