سلام
دیروز تهران بودم برای ارائه پروژه کسری خدمت و گرفتن اطلاعات مربوط به پایان نامه ام و از همه مهم تر یه سری به یکی از دوستانم زدم ودرباره " تئوری آشوب" و " اثر پروانه ای" صحبت کردیم که البته آخر کاریش به بحث و جدل علمی تبدیل شده بود. در بین صحبت هامون "معبود" یه حرفی زد که خیلی به دلم نشست گفت:
"تئوری آشوب دلیلی بر اثبات وجود خداست" دیدیم آقا راست میگه "تئوری آشوب" در اصل همان "برهان نظم " هست.
یکی دیگه از دوستان (همان کسی که از من و معبود عکس یادگاری گرفتند) درباره اثر پروانه ای گفتند:
"ما باید همه ی کارمون را درست و با عقل انجام بدیم و بعدش توکل ...توکل ... و توکل"
پ.ن : ایشون دوست قدیمی ما نیستند اما وقتی کنارش می نشینم حس نشستن در کنار یه دوست قدیمی بهم دست می ده !
پ.ن 2: مجددا از همین جا و بدینوسیله قبولی معبود عزیز را در دکتری مدیریت دانشگاه یزد را بهشون تبریک می گویم.
پ.ن 3: به پیمان عزیز هم که در دکتری دانشگاه سمنان قبول شده تبریک می گویم.
پ.ن 4: به مسعود هم برای قبول شدن در ارشد دانشگاه تهران تبریک می گویم.
پ.ن 5: طی کردن مسیری که دوستان از دیرباز قدم در آن نهاده اند موجب دلگرمی و محکوم به رستگاری می باشد.
پ.ن 6: از معبود مجددا تشکر می کنم که ما را بوسیله دو استکان بزرگچای از خماری در آورد (لازم به ذکر هست که ما یزدی ها یه جورایی معتاد شده ایم به چای... مسئولین رسیدگی کنند خواهشا... معتاد مجرم نیست مریض است...!!!)
سلام
پنجشنبه ساعت 18 مراسم عقد " داداش گلم" هست!
انشالله در سایه ی حضرت بقیه الله العظم(عج) خوشبخت شوند
بهانه
از
باغ میبرند چراغانیات کنند**تا کاج جشنهای
زمستانیات کنند
پوشاندهاند «صبح» تو را «ابرهای تار»**تنها به این بهانه که بارانیات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند**این بار میبرند که زندانیات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن میروی**شاید به خاک مردهای ارزانیات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست**از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست**گاهی
بهانهای است که قربانیات کنند
فاضل نظری