تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد
\

تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد

  • Instagram
تا انتها حضور...

سلام

بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی
به خاطر بغضی که در گلو داری
یا به خاطر بغضی که از شنیدن
حرفهای تو در گلو شکل می گیرد
اما اینها دلیل نمی شود که نگویی
" من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد...
پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن
تا فریادهایم را بشنوی...

"زمزمه" هایت را دوست دارم
درست است که گوش سنگینی دارم
اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم
شاید بپذیرم و شاید ...

اما به "تو" قول می دهم که
خوب بشنوم...

م.ع.ر.ط
Mart.emba@gmail.com

بایگانی

پیوندهای روزانه

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «که دوستانی بهتراز باران دارم» ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۹ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۵۶
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

به مدیر ثابت هتل می گم :" حاجی ته دیگ دارید؟"

برگشته می گه : " من را یاد بارون انداختی؟"

می گم " حاجی ته دیگ چه ربطی به بارون داره؟ "

گفت : " من شمالی هستم اگه من در این مدت بارون دیدم شما ته دیگ هم می تونی بخوری!!!"

دیدم بنده ی خدا راست می گه و استدلالش هم از رابطه ی فیثاغورث معتبرتره دیگه هیچی نگفتم و رفتم سر میز نشستم.

۴ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۳ ، ۱۵:۳۰
دانشجوی کلاس اول دبستان

گاهی یادم میرودکه دوستانی بهتراز باران دارم
که بایدگاه گاهی یادشان کنم ... 

آن لحظه هارا به حساب "بی حالی" بگذار نه "بی وفایی" ...

۲ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۳
دانشجوی کلاس اول دبستان