۱۹ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۵۶
سلام
به مدیر ثابت هتل می گم :" حاجی ته دیگ دارید؟"
برگشته می گه : " من را یاد بارون انداختی؟"
می گم " حاجی ته دیگ چه ربطی به بارون داره؟ "
گفت : " من شمالی هستم اگه من در این مدت بارون دیدم شما ته دیگ هم می تونی بخوری!!!"
دیدم بنده ی خدا راست می گه و استدلالش هم از رابطه ی فیثاغورث معتبرتره دیگه هیچی نگفتم و رفتم سر میز نشستم.
گاهی یادم میرودکه
دوستانی بهتراز باران دارم
که بایدگاه گاهی یادشان کنم ...
آن لحظه هارا به حساب "بی حالی" بگذار نه "بی وفایی" ...